تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 92/12/26 | 2:23 عصر | نویسنده : الهه قاسمی | نظرات ()
تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 92/12/26 | 2:16 عصر | نویسنده : الهه قاسمی | نظرات ()
تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 92/12/26 | 2:3 عصر | نویسنده : الهه قاسمی | نظرات ()
دلم می خواد استادم زنگ بزنه تا گوشی و بر می دارم شروع کنه به
خوندن و بگه :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چقدر استرس داری تو اروم باش , بیخیال طرح و واحدهاش
یک سری مشکلات , توی نقشه هات هست
که کنار میام من با اون نقصاش
نه نمیذارم کمشه نمرت , من با کاستیای این پروژه ات
کنار میام و با تو هستم
به کسی نمیدم, کم نمره اصلا
بعد منم بهش بگم
دیوووونه ه ه اگه نمره ندی دلخوشی برام نمیمونه ه ه ه
هیچکسی مثه تو دردمو نمی دونه نمی دونه ه ه ه
تاریخ : یادداشت ثابت - سه شنبه 92/12/21 | 1:17 عصر | نویسنده : الهه قاسمی | نظرات ()
“به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روانپزشک پرسیدم شما چطور میفهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار میگذاریم و از او میخواهیم که وان را خالى کند.
من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگتر است.
خب نظر شما چیست؟؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
روانپزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر میدارد… شما میخواهید تختتان کنار پنجره باشد؟”
تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 92/12/4 | 9:6 صبح | نویسنده : الهه قاسمی | نظرات ()